اینکه امکان خانوادگی در به قدرت رسیدن یا رشد زنان سیاسی ما تاثیرگذار بوده، امری پنهانی نیست؛ اما این مسئله به توانمندی زنان هم بستگی دارد، زنانی را میشناسم که همین امکان خانوادگی را داشتهاند؛ ولی نتوانستند موفقیت چندانی کسب کنند.”
اینها گوشه ای از اظهارات فاطمه هاشمی است که مشروح آن
را در زیر می خوانید:
*برای ادامه فعالیت بنیاد بیماریهای خاص نه خود دولت اصلاحات بلکه افرادی که در
بدنه دولت بودند، گاهی سنگاندازی میکردند، حتی میخواستند بنیاد بیماریهای خاص
را تعطیل کنند؛ ولی افرادی که در بنیاد کار میکردند با فعالیت همهجانبه اجازه
تعطیلی را ندادند. این را گفتم که مشخص شود دختر آیت الله هاشمی نیز در جایی با
محدودیت مواجه میشود؛ و یا زندان می رود. اما تلاشهای بعدی میتواند زمینهساز
موفقیت باشد، به هر حال شاهد بودید که برخی از اعضای خانواده هاشمی در این دوره
راهی زندان شدند، بنابراین همیشه انتسابهای خانوادگی برای شما امنیت به بار نمیآورد.
*فعالیتهای انجمن همبستگی زنان و انجمن فدراسیون اسلامی ورزش زنان که عضو ناظر در
سازمان کنفرانس اسلامی بودند در دولت آقای احمدینژاد متوقف شدند. ماجرا تا آنجایی
پیش رفت که حتی نامههایی که برای ما از نهادهای بین المللی برای شرکت در جلسهها
فرستاده میشد به دست ما نمیرسید.
*اینکه امکان خانوادگی در به قدرت رسیدن یا رشد زنان سیاسی ما تاثیرگذار بوده،
امری پنهانی نیست؛ اما این مسئله به توانمندی زنان هم بستگی دارد، زنانی را میشناسم
که همین امکان خانوادگی را داشتهاند؛ ولی نتوانستند موفقیت چندانی کسب کنند. نکته
دیگر اینکه ما در کشور همیشه دعواهای سیاسی داریم؛ ولی زنها نباید خودشان را در
این وادی بیندازند. چون زنان در ابتدای راه هستند. زنها باید خودشان را از این
دعواها دور کنند. یعنی نه اینکه وارد قدرت نشوند؛ ولی به فرض اگر زن اصلاحطلب
وارد قدرت شود، باید بتواند از زن اصولگرا حمایت کند و همینطور برعکس. زنان برای
اینکه وارد وادی قدرت شوند و بتوانند یک تغییر و تحول جدی ایجاد کنند، باید
بتوانند در بازیهای سیاسی به نفع یکدیگر کار کنند نه به ضرر یکدیگر.
*من عضو حزب «اعتدال و توسعه» هستم و به همیندلیل همراهیام با آقای روحانی از
منظر کار تشکیلاتی بوده. نمیخواهم هیچ تحمیلی به دولت آقای روحانی شود؛ مثلاً
اینکه حتماً باید وزیر زن باشد چون سیاستسالاری مطرح است؛ اما در میان زنان افراد
شایستهای هستند. توصیه دوستانهام این است که آقای روحانی نباید با نگاه برتری،
مردان را انتخاب کنند. باید گروههایی از مشاوران او به توانمندی زنان واقف بوده و
بهخوبی این مسئله را ببینند.
*پدرم هیچوقت فرقی بین دخترها و پسرها نمیگذاشت. به همین دلیل امکان فعالیت
سیاسی و اجتماعی برای دختران و پسران ایشان همیشه به شکل برابر وجود داشت؛ من هم
بهخاطر تشویقهای ایشان، پس از انقلاب عضو شاخه دانشآموزی حزب جمهوریاسلامی
شدم. در آنجا کار تشکیلاتی را یاد گرفتم و راستش هر کاری که خواستم شروع کنم با
پدرم مشورت کردم و ایشان از من حمایت کردند و مخالفتی با کارهای من نداشتند.