جریان تأسیس "اعتدال و توسعه" و تفاوت‌های آن با "کارگزاران" از زبان موسویان

یک عضو مؤسس حزب اعتدال و توسعه با اشاره به آن‌چه که آن را "حلقه افراطی‌ اطراف خاتمی" می‌نامد می‌گوید هدف از تشکیل این حزب این بوده که بدین ترتیب حلقه افراطیونی که حتی شخص خاتمی نیز از حضورشان در عذاب بود، شکسته شود.

 

سید امیرحسین موسویان، از اعضای مؤسس حزب اعتدال و توسعه در بخشی از گفتگوی مفصلی که در جریان سفر کوتاهش به ایران در ماه گذشته با یکی از خبرگزاری‌های داخلی انجام داده، با اشاره به جریان تأسیس حزب اعتدال و توسعه به تشریح برخی از تفاوت‌های این جزب با حزب کارگزاران سازندگی نیز پرداخته است. متن کامل این بخش از گفتگوی موسویان با خبرگزاری تسنیم به شرح زیر است:

 

درباره فعالیت‌های سیاسی خود صحبت کنید. شما علی‌رغم این که به عنوان یک دیپلمات شناخته شده‌اید  در حوزه سیاسی هم فعال بوده‌اید و حتی برای انجام فعالیت‌های سیاسی حزب تشکیل داده‌اید. از شما به عنوان یکی از موسسین حزب اعتدال و توسعه یاد می‌شود. بفرمایید ضرورت ایجاد و تاسیس این حزب چه بود و چگونه به این نتیجه رسیدید که این حزب تاسیس شود و اینکه آیا قبول دارید که اعتدال و توسعه به نوعی انشعاب از کارگزاران سازندگی بود؟ در حال حاضر با توجه به اینکه بسیاری از اعضای این حزب در بدنه دولت حضور دارند، موقعیت این حزب را در آرایش سیاسی جامعه چگونه تحلیل و ارزیابی می‌کنید؟

موسویان: اولین کار حزبی من از حزب جمهوری اسلامی بود. تا زمان تاسیس حزب اعتدال هم گرایش من به جناح راست سنتی معتدل بود. عمده دوستان من هم در جناح راست  سنتی معتدل بودند. مانند آقای رفیق دوست، آقای ناطق نوری، اینها رفقای صمیمی امروز من نیز هستند. من واقعا ارادت قلبی به آنها دارم. همین امروز هم نزدیک‌ترین رفقای من امثال آقای ناطق هستند.

در انتخابات سال 76 هم در ستاد آقای ناطق فعالیت می‌کردم و روشن هم بود که کار سیاست خارجی آقای ناطق را من در ستاد انتخاباتی دنبال می‌کردم. با این حال در یک مقطعی، زمانی که آقای خاتمی در انتخابات پیروز شد مرا دعوت کرد که به شورای امنیت بپیوندم، به آقای خاتمی گفتم من در ستاد آقای ناطق بودم. خاتمی گفت برایم مهم نیست، شما در سیاست خارجی دیپلمات ورزیده‌ای هستید.

اگر خاطرتان باشد یک جریان افراطی در جناح اصلاح‌طلب در شروع کار اطراف آقای خاتمی را فرا گرفت. در سال 78- 77 ، که همان زمان هم وقتی من رفتم آقای خاتمی را ببینم به صورت خصوصی به ایشان می‌گفتم که این برای نظام، کشور و دولت شما مضر است.

 

منظورتان دقیقا کدام جریان است؟

موسویان: جریان افراطی اصلاح‌طلب. یعنی در جناح اصلاح‌طلب یک جریان افراطی در همان اول کار آقای خاتمی وجود داشت و عجیب هم بود وقتی من با آقای خاتمی تنهایی صحبت می‌کردم از رفتارهای افراطی تیم اصلاح‌طلب خودش  به شدت دلخور بود. نه همه اما از افراطی‌های تیم‌اش واقعا دلخور بود. این امر باعث شد که ما به فکر یک جریان اعتدال بیافتیم. در میان این افراد من بودم، آقایان  علی جنتی، محمود واعظی، محمدباقر نوبخت، مرتضی بانک، شیخ عطار و... هم حضور داشتند. این بچه‌هایی بودند که ما با هم تاسیس حزب را پیگیری می‌کردیم. اولین ویژگی‌ای که ما دنبال می‌کردیم ارادت به رهبری به عنوان ستون نظام بود. دوم اینکه نه افراد حزب متعلق به طیف افراطی جناح راست باشند، نه طیف افراطی جناح اصلاح‌طلب. افراد میانه و معتدل هر دو جناح؛ یعنی تز سیاسی ما این بود که برای نجات کشور از جناح‌بازی و باند‌بازی و دعواهای جناحی، باید اعتدال پیگیری شود. اگر نیروهای معتدل، متدین معتقد به رهبری و قانون اساسی؛ اینها بتواند یک جریانی را درست کنند؛ این در آینده مبنای یک انسجام ملی می‌تواند باشد. در واقع تاسیس حزب اعتدال بعد از مشاهده جریان افراطی در جریان اصلاح‌طلب بود. خاطرتان هست، جریان 78 و دانشجو‌ها و آن بساطی که آن زمان راه افتاد واقعا مایه نگرانی بود. هر کس دلسوز انقلاب بود باید نگران می‌شد. من خودم فکر نمی‌کنم که پیروزی آقای روحانی صرفا به خاطر فعالیت‌های سازمانی و تشکیلاتی و استراتژی حزب اعتدال باشد. حزب موثر بود اما تنها یک فاکتور بود.  ضمن اینکه خود من هم فکر نمی‌کردم آقای روحانی انتخاب شود. وقتی شنیدم آقای روحانی انتخاب شده، خودم شوکه شدم. تصور من این بود که آقای قالیباف احتمالا شانس بیشتری دارد.

جناحی هم بودند که از کارگزاران فاصله گرفتند و به اعتدال پیوستند، مانند آقای ترکان که اگر عضو کارگزاران هم نبود در آن طیف تعریف می‌شد، یا مانند آقای نعمت‌زاده. ممکن است که اینها عضو رسمی کارگزاران نبودند اما در آن طیف تعریف می‌شدند. خب اینها آمدند به سمت جریان اعتدال. من فکر نمی‌کنم امروز هم حزب اعتدال گرایش بیشتری به کارگزاران داشته باشد. ولی خب، طبیعی است که افراد کلیدی حزب امروز در دولت هستند. آنها سهم و نقش موثری در دولت دارند.

 

یعنی در آن زمان شما کارگزاران را هم جزو افراطی‌ها می‌دانستید؟

موسویان: ما کارگزاران را معتدل نمی‌دانستیم، در غیر این صورت ما به کارگزاران می‌پیوستیم.

 

یعنی کارگزاران را افراطی می‌دانستید؟

ما فکر می‌کردیم کارگزاران نمی‌تواند شامل جناح معتدل متدین راست باشد‌. با آن شاکله‌ای که درست شده بود. مثلا فرض کنید که در حزب اعتدال آقای ایروانی آمد، که وزیر اقتصاد بود. آقای قاسمی آمد، خود آقای بانک؛ اینها بچه‌هایی بودند که همه از جناح راست آمده بودند و نمی‌توانستند بروند به کارگزاران و نمی‌شد آنها را در آن طیف تعریف کرد. یعنی اگر ما فکر می‌کردیم که کارگزاران می‌تواند جریان اعتدال باشد خودمان هم می‌پیوستیم. خود من هم همان زمان به کارگزاران دعوت شدم اما نپیوستم.

 

یعنی معتدل نبودند؟

موسویان: معتدل نبودند. به نظر من معتدل نبودند.

 

اما الان جزو احزاب نزدیک به دولت محسوب می‌شوند و به دولت مشاوره می‌دهند.

موسویان: الان اگر ما بگوییم دولت آقای روحانی 100 درصد موفق بوده است که معتدلین دو جناح را در زیر یک چتر جمع کند، این درست نیست. اما من فکر می‌کنم گرایش ایشان و بینش ایشان و خواست سیاسی وی این است که معتدلین دو جناح را [در دولت به کار گیرد] مثل وزیر کشور که یک فرد معتدل از جناح راست است یا مثلا رئیس دفتر، آقای نهاوندیان که یک فرد معتدل از جناح راست است؛ فرض کنید حالا آقای ترکان، نعمت زاده، نوبخت هم هستند. به قول شما ممکن است یکی دو نفر از کارگزارنی‌ها هم باشند که معتدل‌تر هستند. چون در داخل هر حزبی معمولا افراد معتدل و افراطی نیز هستند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.