عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه گفت: نباید اجازه داد تشکلهای دانشجویی گرفتار اغراض زیادهطلبانه باندهای قدرت شوند.
نشست تخصصی با عنوان " آسیبشناسی فعالیتهای دانشجویی در ایران" در دفتر مرکزی حزب اعتدال و توسعه برگزار شد.
در این نشست تخصصی که به همت کمیته دانشجویی کانون جوانان و دانشجویان حزب اعتدال و توسعه برگزار شد، مسعود شفیعی رئیس کانون جوانان و عضو شورای مرکزی این حزب به تشریح مواضع حزب اعتدال و توسعه در حوزه مسائل دانشگاهی و دانشجویی پرداخت.
وی ضمن تشکر از اعضای کمیته دانشجویی حزب برای برگزاری این نشست، اظهار داشت: روز دانشجو فرصت مناسبی است تا از منظر دانشگاهی به مسائل حوزه جوانان کشور بپردازیم. دانشجویان، مهمترین بخش از بدنه جوان جمعیت کشور هستند و از این رو ما با حساسیت بالایی موضوعات مربوط به این قشر را دنبال میکنیم، چرا که برای رسیدن به توسعه لازم است اهتمام ویژهای به دانشگاه داشته باشیم و جوانان دانشجو را به عنوان کسانی که پیشرفت کشور از طریق آنها تحقق خواهد یافت، جدی بگیریم.
عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه با بیان اینکه آرمانخواهی و نقادی از ویژگیهای مهم فعالان دانشجویی است، گفت: اگر جنبش دانشجویی هدف طمعورزی باندها و محافل خاص قدرت قرار بگیرد، در مرحله اول هویت اصیل این جریان را از آن خواهند گرفت تا پس از آن بتوانند به عنوان پیاده نظام از آن، سوء استفاده کنند؛ امری که در سالهای گذشته شاهد آن بودیم و باعث شکلگیری تشکلهای مجعول و فاقد پشتوانه دانشجویی شد.
شفیعی افزود: ما به تشکلهای اصیل دانشجویی به عنوان نهادهایی برآمده از متن دانشجویان اعتقاد داریم و معتقدیم که فعالیتهای دانشجویی باید در بستر این تشکلها انجام شود و نباید اجازه داد که این تشکلها گرفتار اغراض زیادهطلبانه باندهای قدرت شده و به تعطیلی، تعلیق و یا قلب هویت کشیده شوند.
وی ادامه داد: اگر در هشت سال گذشته اجازه میدادند که تشکلهای دانشجویی آزادانه و در چارچوب قانون به فعالیتهایشان ادامه دهند و هرجاکه آلودگی و بیقانونی میبینند، فریاد برآورند و در جایگاه واقعیشان یعنی وجدان بیدار جامعه حضور داشته باشند، الان شاهد این نبودیم که دانشگاهها و حوزه آموزش عالی ما اینگونه گرفتار مفاسد آموزشی و رانتهای شرمآور در عرصه تحصیلات تکمیلی شده باشد.
رئیس کانون جوانان با بیان اینکه الان سوء استفادههای عدیده در نحوه بورسیه شدن دانشجویان، جذب و گزینش دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اساتید دیده میشود، گفت: این اقدامات ناشی از تضعیف تشکلهای دانشجویی است که اجازه نیافتند به موقع در برابر این وقایع تأسفآور در دانشگاهها واکنش نشان دهند.
شفیعی اظهار داشت: تقلای فراوان جریانات بیرون دانشگاه برای جلوگیری از انجام اصلاحات لازم در سطح مدیریت آموزش عالی کشور و رؤسای دانشگاهها نیز ناشی از همین امر است که آنها پس از انتخابات 24 خرداد 92، منافع خود را در معرض خطر میبینند و برای همین اتفاقاً از بازگشایی و فعال شدن تشکلهای اصیل دانشجویی جلوگیری میکنند.
وی با بیان اینکه ما عمیقاً به استقلال نهاد دانشگاه و نیز استقلال تشکلهای دانشجویی اعتقاد داریم و هر تلاشی را برای ایجاد سیطره بر این نهادها نادرست میدانیم، تصریح کرد: آنچه رهبری انقلاب از تشکلهای دانشجویی انتظار دارند پافشاری بر آرمانها و نقادی است و هیچکس اجازه ندارد مانع فعالیت قانونمند دانشجویان برای روشنگری در عرصه عمومی شود.
عضو دفتر سیاسی حزب اعتدال و توسعه اضافه کرد: حزب اعتدال و توسعه به نقش و جایگاه خود در حوزه جوانان کشور، وقوف کامل دارد و بر این اساس میدانیم که نباید اشتباهات احزاب و گروههایی که در گذشته در قدرت بودهاند را تکرار کنیم.
"ما خود را یک حلقه واسط بین حاکمیت و مردم میدانیم و برای همین، صرفاً تلاش میکنیم دغدغههای دانشجویان و جامعه دانشگاهی را به مسؤولان منتقل کرده و برای تدبیر در رفع مشکلات به مسؤولان کمک کنیم".
شفیعی به دانشجویان توصیه کرد که از فضای به وجود آمده به نحوی استفاده کنند که خاطرات رویدادهای تلخ دهههای گذشته در عرصه دانشجویی تکرار نشود و ضمن پیگیری خواستههای درست و به حقشان، با صبر و متانت در برابر ناملایمات و زیادهخواهی جریانات تمامیتخواه، ایستادگی نمایند.
در ادمه این مراسم، محمدرضا اعیانفرد مسئول کمیته امور جوانان در کانون جوانان حزب اعتدال و توسعه به انتظارات دانشجویان از دولت تدبیر و امید اشاره کرد و اظهار داشت: ایجاد فضای باز برای فعالیت جوانان در عرصههای علمی، فرهنگی و سیاسی دانشگاهها یکی از خواستههای جدی جوانان است که البته بدون تغییر رؤسای دانشگاهها این امر محقق نخواهد شد.
وی اضافه کرد: در دولت گذشته رؤسای دانشگاهها در فاصله بسیار کمی بعد از تغییر دولت، برکنار شدند، اما اکنون اجازه این کار به دولت تدبیر و امید داده نمیشود و رئیس کمیسیون آموزش عالی مجلس با الفاظ زشتی وزیر علوم را خطاب قرار میدهد. از نظر ما تغییر رؤسای دانشگاهها در این شرایط یکی از خواستههای حداقلی است که باید به سرعت تحقق یابد.
حامد خوانساری رئیس کمیته دانشجویان در کانون جوانان حزب اعتدال و توسعه، انتخابی شدن رؤسای دانشگاهها، پایان مسئله دانشجویان ستارهدار، پرهیز از تنگنظری و اقدامات سلیقهای در برخورد با فعالیت تشکلها را از جمله موضوعات مورد توجه حزب اعتدال و توسعه در حوزه دانشجویی و دانشگاه دانست.
در این مراسم سخنرانان به سوالات حاضران درباره مسائل دانشگاهی و دانشجویی هم پاسخ دادند.
مهندس ترکان، از مؤسسان حزب اعتدال و توسعه گفت: هرچند حزب کارگزاران هم جهت گیریهای توسعهای موفقی داشت، اما آنچه در اعتدال و توسعه تعقیب میشد، پررنگ تر شدن مسیر اعتدالی بود.
مهندس اکبر ترکان،
دبیر شورای عالی مناطق آزاد در دولت یازدهم که در برنامه تلویزیونی
"شناسنامه" این هفته شرکت کرده بود، در پاسخ به سوالی درباره تاسیس حزب اعتدال و
توسعه گفت: این حزب منشعب از تشکل یا حزب دیگری نبود. جمعی که علاقمند بوده و
هستیم مسیر توسعهای که آیت الله هاشمی رفسنجانی شروع کرده بود را ادامه دهیم و از
طرفی دلمان میخواست و میخواهد اعتدال و عدالتخواهی که در فرمایشات رهبری رکن
بوده را تعقیب کنیم، این حزب را تشکیل دادیم.
وی خاطرنشان کرد: این
حزب بعد از سال 76 پایه گذاری و تشکیل شد و دوستانی که همفکر بودند دور هم جمع
شدند. دبیر کل ما در این حزب جناب آقای نوبخت است، آقای نعمت زاده، دکتر واعظی،
دکتر بانک و دیگر دوستانی که فکر اعتدالی و توسعهای را لازمه پیشرفت ایران اسلامی
میدانند هم در حزب حضور دارند.
دبیرمناطق آزاد ادامه
داد:فکر شیعی، اندیشهای اعتدالی است. این فکر اعتدالی وقتی وارد سطح جامعه میشود،
به ترجمان مختلفی از آن دست پیدا می کنیم. در بخش اقتصادی به عدالتخواهی در سطوح
مختلف اجتماع دست پیدا می کنیم.
ترکان گفت: در تاسیس
حزب کارگزاران من هم عضو آن بودم، اما در جلسهای که خدمت آقا بودیم، آقا فرمودند
وزرا در این حزب نباشند که من و کلانتری وظیفه خود دانستیم که از آن خارج شویم.
کارگزاران هم جهت گیریهای توسعهای موفقی داشت، اما آنچه در اعتدال و توسعه تعقیب
می شد، پررنگتر شدن مسیر اعتدالی بود.
اینکه امکان خانوادگی در به قدرت رسیدن یا رشد زنان سیاسی ما تاثیرگذار بوده، امری پنهانی نیست؛ اما این مسئله به توانمندی زنان هم بستگی دارد، زنانی را میشناسم که همین امکان خانوادگی را داشتهاند؛ ولی نتوانستند موفقیت چندانی کسب کنند.”
اینها گوشه ای از اظهارات فاطمه هاشمی است که مشروح آن
را در زیر می خوانید:
*برای ادامه فعالیت بنیاد بیماریهای خاص نه خود دولت اصلاحات بلکه افرادی که در
بدنه دولت بودند، گاهی سنگاندازی میکردند، حتی میخواستند بنیاد بیماریهای خاص
را تعطیل کنند؛ ولی افرادی که در بنیاد کار میکردند با فعالیت همهجانبه اجازه
تعطیلی را ندادند. این را گفتم که مشخص شود دختر آیت الله هاشمی نیز در جایی با
محدودیت مواجه میشود؛ و یا زندان می رود. اما تلاشهای بعدی میتواند زمینهساز
موفقیت باشد، به هر حال شاهد بودید که برخی از اعضای خانواده هاشمی در این دوره
راهی زندان شدند، بنابراین همیشه انتسابهای خانوادگی برای شما امنیت به بار نمیآورد.
*فعالیتهای انجمن همبستگی زنان و انجمن فدراسیون اسلامی ورزش زنان که عضو ناظر در
سازمان کنفرانس اسلامی بودند در دولت آقای احمدینژاد متوقف شدند. ماجرا تا آنجایی
پیش رفت که حتی نامههایی که برای ما از نهادهای بین المللی برای شرکت در جلسهها
فرستاده میشد به دست ما نمیرسید.
*اینکه امکان خانوادگی در به قدرت رسیدن یا رشد زنان سیاسی ما تاثیرگذار بوده،
امری پنهانی نیست؛ اما این مسئله به توانمندی زنان هم بستگی دارد، زنانی را میشناسم
که همین امکان خانوادگی را داشتهاند؛ ولی نتوانستند موفقیت چندانی کسب کنند. نکته
دیگر اینکه ما در کشور همیشه دعواهای سیاسی داریم؛ ولی زنها نباید خودشان را در
این وادی بیندازند. چون زنان در ابتدای راه هستند. زنها باید خودشان را از این
دعواها دور کنند. یعنی نه اینکه وارد قدرت نشوند؛ ولی به فرض اگر زن اصلاحطلب
وارد قدرت شود، باید بتواند از زن اصولگرا حمایت کند و همینطور برعکس. زنان برای
اینکه وارد وادی قدرت شوند و بتوانند یک تغییر و تحول جدی ایجاد کنند، باید
بتوانند در بازیهای سیاسی به نفع یکدیگر کار کنند نه به ضرر یکدیگر.
*من عضو حزب «اعتدال و توسعه» هستم و به همیندلیل همراهیام با آقای روحانی از
منظر کار تشکیلاتی بوده. نمیخواهم هیچ تحمیلی به دولت آقای روحانی شود؛ مثلاً
اینکه حتماً باید وزیر زن باشد چون سیاستسالاری مطرح است؛ اما در میان زنان افراد
شایستهای هستند. توصیه دوستانهام این است که آقای روحانی نباید با نگاه برتری،
مردان را انتخاب کنند. باید گروههایی از مشاوران او به توانمندی زنان واقف بوده و
بهخوبی این مسئله را ببینند.
*پدرم هیچوقت فرقی بین دخترها و پسرها نمیگذاشت. به همین دلیل امکان فعالیت
سیاسی و اجتماعی برای دختران و پسران ایشان همیشه به شکل برابر وجود داشت؛ من هم
بهخاطر تشویقهای ایشان، پس از انقلاب عضو شاخه دانشآموزی حزب جمهوریاسلامی
شدم. در آنجا کار تشکیلاتی را یاد گرفتم و راستش هر کاری که خواستم شروع کنم با
پدرم مشورت کردم و ایشان از من حمایت کردند و مخالفتی با کارهای من نداشتند.
پیشنیازهای ورود جوانان به عرصه مدیریت عالی کشور
مسعود شفیعی
رییس کانون
جوانان و عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه
پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام
لازم است در همین ابتدا و خیلی شفاف بگویم که با پیشفرضهایی که شخصاً برای اداره امور جامعه به آنها باور دارم، هیچ ضرورتی در این نمیبینم که فردی صرفاً به این علت که "جوان" است به عنوان یک مدیر عالیرتبه به کار گمارده شود! شفافتر از آن اینکه "جوان بودن" صرف یک مدیر، به معنای "کم سن و سال بودن"، نه تنها بهخودی خود، از دید من ارزشی تلقی نمیشود، که یک شاخصه منفی هم به حساب میآید. در این میان آنچه مهم است تخصص، تبحر و داشتن تواناییهای لازم برای انجام مأموریتهای مورد انتظار است.
در حالیکه در جوامع توسعهیافته دنیا برای انتخاب مدیران به سلامت روانی و اخلاقی افراد و توانمندیهای تخصصی و مدیریتی آنها اهمیت داده میشود و در کشور ما نیز همین ویژگیها با عناوین "تعهد" و "تخصص" برای برعهده گرفتن مسؤولیتهای مهم، مورد تأکید بوده است، باید دید که "جوان بودن" چه ارتباطی با این ویژگیها دارد که بر اساس آن بتوانیم درباره خوب یا بد بودن استفاده از جوانان در مدیریت امور کشور نتیجه گیری کنیم. پاسخ به این سوال را از چند منظر میتوان، مورد توجه قرار داد:
1. برخی معتقدند که جوانان به علت سن کمتر، آلودگی کمتری در امور دنیوی دارند، و با سلامت بیشتری فعالیت میکنند و بنابراین نتیجه میگیرند که آنها به این دلیل با وجدان کاری بالاتری به ایفای نقشهای اجتماعی خواهند پرداخت و در واقع شاخصه "تعهد" در آنها پر رنگتر است.
برخی دیگر نیز با یادآوری ضربالمثل "دیکته نوشته نشده غلط ندارد" اعتقاد دارند که اگر چه ممکن است جوانان به دلیل قرار نگرفتن در معرض کارهای بزرگ و آزمونهای سخت آلودگی کمتری داشته باشند، اما چه بسا با حضور در موقعیتهای مهم و حساس به مراتب آسیبپذیرتر از دیگران باشند. به اعتقاد آنان، از آنجا که جوانان در سنی قرار دارند که هنوز پایههای اقتصادی و اجتماعی زندگی خود را تثبیت نکردهاند، ممکن است با قرار گرفتن در یک جایگاه مدیریتی مهم، بیش از هرچیز به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی زندگی خویش اهمیت دهد.
2. میل به اثبات تواناییها، رسیدن به شهرت و ... انگیزههایی است که در جوانان با غلظت بالاتری وجود دارد، و اگر به آنها از زاویه مثبت نگاه کنیم، میتوان انتظار داشت که با چنین انگیزههای قدرتمندی، شادابی، نشاط، تحرک، پویایی و خلاقیت بیشتری در یک مدیر جوان وجود داشته باشد. اگرچه در این بعد هم ممکن است زیاده رویهایی به صورت جاهطلبی، شهرتطلبی و ... ظاهر شود ولی به هرحال برای مدیران با سنین بالاتر نیز چنین احتمالی، دور از ذهن نیست.
3. از منظر تخصصی، اگر مبنای اولیه توانمندی مدیریتی فرد را در دو بعد تحصیلات (دانش) و تجربه مورد توجه قرار دهیم، به نظر میرسد که جوانانی که دارای تحصیلات بالا باشند(اگر جوانی را بر اساس تعریف رسمی آن تا 29 سال در نظر بگیریم)، در این سنین کم نخواهند بود و قاعدتاً در این باره میتوان با قاطعیت در برابر منتقدان به کارگیری جوانان در مدیریت کشور، ایستاد. اما از سوی دیگر، "کم تجربگی" مسألهای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد و اتفاقاً نکته مورد توجه نگارنده در این نوشتار معطوف به همین نقیصه است. به واقع آنچه که جوانگرایی را در نظام مدیریتی کشور مخاطره آمیز میکند، بیم ورود افرادی است که حتی با دارا بودن تعهد و تحصیلات بالا، سابقه کمی در امور اجرایی حوزه مدیریتی مورد نظر دارند.
4. از منظر کلان، توان مدیریتی، وابستگی زیادی به میزان شایستگیهای اداراکی فرد دارد. بهعبارت دیگر هرچه که رده مدیریتی بالاتر باشد، اهمیت شایستگیهای ادراکی بیشتر میشود و در عوض سهم دانش تخصصی و تجربه مستقیم در حوزه مورد نظر، به نسبت کمتر خواهد شد. منظور از توان اداراکی در اینجا توانایی تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده و تصمیمگیری در شرایط سخت است. هرچند این ویژگی نیز بستگی به توان ذهنی، هوش و شخصیت افراد دارد و جوان یا میان سال بودن، چندان در این باره تعیین کننده نیست، اما بدیهی است که مدیران با سنین بالا، بهخاطر فرصت بیشتری که برای مواجهه با مسائل مختلف داشتهاند، عموماً در این شاخصه از افراد جوان، توانمندتر هستند.
با توجه به موارد فوق میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد:
- جوانگرایی در مدیریت اگر به معنای استفاده از "افرادی کم سن و سال" بدون تطبیق با سایر ویژگیهای مورد نظر برای مدیریت باشد، کاملاً مردود و ناروا است.
- آمادگی ذهنی و روانی بهتر، زمینه برای حضور متعهدانهتر، و همچنین توانایی جسمانی بالاتر، قطعاً از مزیتهای بهرهمندی از جوانان در جایگاههای مدیریتی است.
- در مدیریت عموماً دستیابی به بازده بالاتر مستلزم ریسک بیشتری است و بالعکس ریسک کمتر، مستلزم قانع شدن به بازدهای کمتر است. اگرچه در بسیاری از موارد حضور جوانان مستعد در عرصههای مدیریتی بهخاطر آمادگیهای ذهنی، جسمی و انگیزشی میتواند بازده بالاتری داشته باشد، اما به موازات آن همواره این نگرانی وجود دارد که بهخاطر کمتجربگی آنان، متحمل هزینههای بسیار بزرگ نیز باشیم و از اینرو تندادن به چنین ریسکی در سطوح بسیارعالی مدیریتی بههیچ وجه منطقی و عقلایی نخواهد بود اگرچه در سطوح میانی و متوسط که دامنه خسارتهای احتمالی محدودتر است، گزینش مدیران جوان، هم فرصتی برای استفاده از بازدهی آنان ایجاد میکند و هم فرصتی برای تجربهاندوزی و پختگی بیشتر آنها فراهم میسازد.
- بنابراین حال که مهمترین نقیصه استفاده از جوانان در مدیریت سطوح عالی، را کمتجربگی آنان نسبت به افراد میانسال دانستیم، با تأمل بیشتر میتوان در موارد بسیاری از پیش، برای رفع این اشکال برنامه ریزی کرد:
الف. ایجاد فرصت تجربهاندوزی برای فعالیتهای اجرایی و مدیریتی در احزاب و تشکلهای صنفی و تخصصی
ب. قراردادن افراد توانمند و جوان در کنار مدیران با تجربه و کارکشته و ایجاد فرصت تجربهاندوزی برای جوانان و آمادهسازی آنان برای برعهده گرفتن مدیریتهای کلان.(کارآموزان و مدیران جوان بهجای مشاوران جوان)
ج. قراردادن مشاوران باتجربه برای مدیران جوان.
د. تعریف دقیق سلسله مراتب مدیریتی و ارتقای تدریجی مدیران جوان از سطوح میانی به سطوح بالاتر در صورت موفقیت آنها در هر سطح.
بنابراین بهنظر میرسد جوانگرایی را باید تربیت مدیران جوان تعریف کرد، نه بهکارگیری افراد کم سن و سال در مدیریتهای سطوح عالی، و با این رویکرد، بیشک جوانگرایی، نه تنها نکوهیده نیست بلکه یک امر خوب و پسندیده و ضرورتی اجتناب ناپذیر، برای "تضمین آینده مدیریت کشور"، "پشتوانه سازی مدیریتی" و "پاسخگویی به نیازهای مدیریتی نظام در آینده" است.
اگر عدم توجه صحیح به نیروهای جوان و توانمند در هشت سال گذشته نبود، قطعاً امروز در شرایطی قرار نمیگرفتیم که ناگزیر به بازگرداندن برخی مدیران سالهای دور به کسوت وزارت یا مسوولیتهای مهم قرار باشیم. اگر امروز استفاده از وزرای هفتاد ساله در دولت دکتر روحانی عیب شمرده میشود، منشاء آن را باید در روندهای شکلگرفته در دولتهای نهم و دهم جستجو کرد. متأسفانه در این هشت سال به جای جوانگرایی واقعی، تنها اقدام به تزریق افراد کم سن و سال به عرصه مدیریتی کشور آن هم صرفاً به سبب قرابتهای فامیلی و باندی شد که قطعاً اتخاذ چنین رویکردی با "گپ gap"ی که در نظام مدیریت کشور ایجاد کرده است تا سالها اثرات سوء خود را به این نظام تحمیل خواهد کرد.
اگرچه در کوتاه مدت و برای رفع اثرات نامطلوب رویکردهای نادرست دولتهای نهم و دهم، به ویژه در شرایط سخت تحریمهای بین المللی و وضعیت بحرانی اقتصاد کشور، چارهای جز بازگرداندن مدیران کارکشته و باتجربه گذشته ولو با دانستن اینکه سنین بالایی دارند، نبود ولی باید به این نکته واقف بود که این وضعیت نمیتواند پایدار بماند و در آینده نه چندان دور، امکان استفاده از همین مدیران را هم با توانایی فعلیشان از دست خواهیم داد.
بنابراین در چنین شرایطی لازم است که به سرعت و با طراحی سازوکاری مناسب، برای رفع خلاء به وجود آمده در نظام مدیریتی کشور برنامهریزی شود. قطعاً مهمترین بخش این برنامه باید چگونگی بهرهگیری از جوانان با لحاظ کردن پیش نیازهایی که برشماری شد باشد.
حزب اعتدال و توسعه با صدور بیانیهای ضمن تقدیر از رئیسجمهور به دلیل ارائه گزارشی واقعی و صادقانه از وضعیت کشور به مردم، به منتقدان این گزارش توصیه کرد بیش از این برای پنهان کردن شرایط نابسامان به ارث رسیده از دولت قبل تلاش نکنند و با بازنگری در شعارها و عملکردهای گذشته خود به دنبال راهی برای جذب اعتماد دوباره مردم برآیند.
در بیانیه حزب اعتدال و توسعه، که با عنوان «خود شکن آیینه شکستن خطاست» منتشر شده، آمده است: گزارش عملکرد صد روزه دولت تدبیر و امید که توسط رئیس جمهور منتخب و محبوب به مردم شریف ایران ارائه شد، ضمن آنکه بیش از پیش بخش کوچکی از ابعاد فاجعهبار سیاستهای مخرب دولتهای نهم و دهم را برای عموم مردم شریف ایران آشکار کرد، جزئیات برخی از تغییرات اقتصادی کشور در صد روز ابتدایی این دولت را نیز در اختیار مردم قرار داد که در نوع خود بیسابقه بود. بر این اساس، اگرچه هنوز فاصله بسیار ی تا رسیدن به نقطه مطلوب باقی مانده، اما با تدابیر به کار رفته در صد روز نخست دولت، روند قهقرایی حرکت کشور متوقف شده و قطار توسعه و پیشرفت کشور که از مسیر صحیح خارج شده بود به ریل بازگشته است.
خوشبختانه، گزارشهای ارائه شده از
سوی رئیسجمهور محترم برخلاف روال مرسوم در دوره قبل، با مشاهدات میدانی و روزانه
مردم نیز همخوانی داشت و همین صداقت گفتار مطمئناً روند اعتماد مردم را به دولت
تدبیر و امید افزایش خواهد داد. در بیانیه حزب اعتدال و توسعه، از "ادبیات
متین، آرام، حکیمانه و آرامشبخش حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی" به
عنوان دیگر نقطه قوت گزارش صد روزه دولت به مردم یاد شده و آمده است: پس از هشت
سال حاکمیت ادبیات نامناسب و دور از شأن ملت ایران که باعث شده بود تا بسیاری از
مردم حتی از گوش فرا دادن به سخنان رییس جمهور کشور نیز اکراه داشته باشند،
ایرانیان بار دیگر تصویر رئیسجمهوری را بر صفحه تلویزیونهای خود دیدند و به
سخنانش گوش دادند که در ترازی بالا و متناسب با شأن ادبدوستشان با آنها سخن میگفت.
در ادامه این بیانیه، ضمن استقبال از
نقد سازنده و دلسوزانه نسبت به دولت، با اشاره به انتقادات صورت گرفته از سوی برخی
جریانهای افراطی به گزارش صد روزه دولت، عمده این انتقادات، کینهتوزانه و غرضورزانه
ارزیابی شده است و خطاب به مطرحکنندگان چنین انتقاداتی آمده است: مسائلی که در
گزارش رئیس جمهور محترم به آنها اشاره شد، آیینه تمامنمایی است از عملکرد دولت
شما در هشت سال گذشته، پس به جای برآشفتن از چنین گزارشی، اگر اندکی انصاف، راستی
و آزادگی به خرج دهید باید از آن استقبال کرده و از فرصت پیش آمده برای بررسی
عملکرد هشت سال گذشته و دلایل رویگردانی بیش از پیش مردم از گفتمان مورد پسند خود
استفاده کنید. به عبارت دیگر: آینه چون نقش تو بنمود راست، خودشکن، آیینه شکستن
خطاست! اعتدال و توسعه در ادامه، از سیاست خارجی شعارزده، بیبرنامه و تنشآفرین
دولت قبل به عنوان نمونه بارزی از اقدامات مخرب مورد حمایت گروههای افراطی نام
برده و با اشاره به موفقیت اخیر در مذاکرات ژنو آمده است: در حالی که دولتهای نهم
و دهم نتوانستند از فرصت بینظیر اعتماد و حمایتهای مقام معظم رهبری و نیز سایر
دستگاههای سیاسی، نظامی و تبلیغی نظام در هشت سال گذشته استفاده و توفیقی در عرصه
سیاست خارجی کسب نمایند، دولت تدبیر و امید با پاسداشت حمایتهای ارزشمند مقام
معظم رهبری موفق شد تنها 99 روز پس از آغاز به کار خود به توافقی ارزشمند با
کشورهای پنج به علاوه یک دست یابد. در این بیانیه، از حضور حماسی مردم در انتخابات
بیست و چهار خردادماه و انتخاب گزینه تعامل سازنده با جهان از سوی آنان و نیز
حراست از این انتخاب توسط رهبر فرزانه انقلاب، به عنوان نخستین گام برای کسب
موفقیت اخیر در سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران یاد شده و در ادامه با تشکر
فراوان از محضر رهبر انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای آمده است: مقام معظم رهبری
برخلاف نظر برخی جریانهای افراطی، در صد روز نخست دولت تدبیر و امید در چند مقطع
سرنوشت ساز با حمایت از رویکرد سازنده و منطقی دستگاه دیپلماسی کشور، موجب تقویت
بیش از پیش هیات مذاکره کننده ایرانی در مصاف دیپلماتیک با کشورهای 5+1 شدند.
بیانیه اعتدال و توسعه در ادامه
افزوده است: بیشک تسلط کامل دکتر ظریف، مسؤول دستگاه سیاست خارجی کشور بر موضوع
هستهای، اشراف تمام عیار وی بر رموز دیپلماسی، بهرهگیری وی از یک تیم منسجم و
کارآزموده در کنار خود و از همه مهمتر ایستادگی و پایداری این تیم بر حقوق اساسی
ملت ایران در برابر فشارهای فراوان غرب، ضمن آنکه نقشی تاریخی در به ثمر نشستن
بسیار سریع دور جدید مذاکرات داشته است، هر تحلیلگر منصفی را به تحسین و تقدیر وا
میدارد.
در بخش پایانی این بیانیه با اشاره
به اینکه مطمئناً عوامل زیاد دیگری نیز در این موفقیت دخیل بودهاند ابراز
امیدواری شده است تیم مذاکرهکننده کشورمان در دور بعدی مذاکرات نیز همچنان با
مهارت و قدرت بر حقوق حقه ملت ایران پافشاری کند تا با دستیابی به یک توافق نهایی
و جامع، در یک سال آینده کلیه تحریمهای ناجوانمردانه غرب بر مردم شریف ایران از
میان برداشته شوند.